“مجموع گردش مالی سالیانه موسسات آموزشی انتشاراتی کنکور سراسری ، بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان است. این در حالیست که درسال ۹۹ بودجه کل وزارت آموزش و پرورش ایران ۵۶ هزار میلیارد تومان و درآمد دولت از محل صادرات نفت طبق لایحه بودجه در همین سال ۴۵ هزار میلیارد تومان تعیین شده است ؛ مساله قابل تامل آنجاست که این موسسات با چنین گردش مالی سرسامآوری ، بر طبق قانون از پرداخت هرگونه مالیات معاف هستند.”
ادامه تحصیل در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ایران ، مستلزم شرکت در بزرگترین ماراتن علمی کشور به نام “کنکور سراسری” با بیش از یک میلیون رقیب برای هر داوطلب ، فارغ از تمامی آرمانهای علمی ، استعدادها و علایق شخصی اوست.
این آزمون ، اولین بار در سال ۱۳۴۸ با حدود ۴۷ هزار داوطلب و برای پنجاه و یکمین بار در مرداد ۱۳۹۹ با بیش از یک میلیون داوطلب برای پنج گروه آزمایشی ریاضی ، تجربی ، انسانی ، زبان و هنر توسط متولی آن یعنی سازمان سنجش آموزش کشور برگزار گردید.
شرایط حداقلی که داوطلبان و دانش آموزان برای شرکت در کنکور سراسری باید حائز آن باشند صرفا شامل مساله نظام وظیفه و دارا بودن حداقل مدرک تحصیلی دیپلم متوسطه و یا پیش دانشگاهی است ؛ و هیچگونه ردی از علاقه و استعداد داوطلب در دفترچه ثبت نام این آزمون وجود ندارد. داوطلبان در هر رشتهای که مایل به ادامه تحصیل باشند باید میزان تسلط خود به دروسی حتی غیر مرتبط با علاقهمندی و یا استعدادشان را با سایر رقبایشان در یک زمان محدود نشان دهند. رقابتی به ظاهر علمی و در عین حال بدون لحاظ نمودن کمترین مسائل روانشناختی ؛ تعدادی قلیل از داوطلبان با برخورداری از امتیازی ناعادلانه با نام “سهمیه” گوی سبقت را در ورود به رشتههای پولساز به آسانی از سایر رقبایشان میربایند حتی اگر از سطح علمی به مراتب پائین تری برخوردار باشند.جدای از موضوع سهمیهها ، چند سالیست که اصطلاح “صندلیهای خالی” در موضوع کنکور سراسری بر سر زبانها افتاده است. سهمیه موسوم به صندلی خالی ، فقط به اعضای خاص هیات علمی دانشگاهها تعلق میگیرد که در قالب آن ، رشته های دانشگاهی لوکس و پولساز نظیر دندانپزشکی و داروسازی و…. را با قیمتهای نزدیک به یک میلیارد بسته به دانشگاه محل تحصیل ، بدون در نظر گرفتن میزان نمره کسب شده در کنکور و یا رتبه داوطلب به فروش می رسانند.
اما مشکل سر راه داوطلبان این آزمون ، صرفا سهمیه ها و صندلیهای خالی نیست.این رقابت ناسالم و غیرمنصفانه ، برای هر داوطلب ، حداقل و در وضعیتی با کمترین پرداخت هزینه ، میلیونها تومان خرج روی دست خانوار میگذارد.
فارغ از مسائل روانشناختی ، مسائل مالی شامل قیمت بالای کتابها ، شهریههای نجومی کلاسهای آمادگی کنکور ، هزینه های مشاورین و به اصطلاح پشتیبانها ، دورههای جمع بندی ، سمینارهای آموزشی و آزمونهای آزمایشی ، اصلی ترین مشکلات و چالشهای پیش روی خانوادههای دانشآموزان است.
کنکور سراسری که خود به یکی از معضلات اغلب خانوادههای ایرانی تبدیل شده است ، بازاری چند ده هزار میلیاردی برای عدهای سودجو و فرصت طلب فراهم آورده است.بیش از ۹۰ موسسه آموزشی و انتشاراتی در شهر تهران وجود دارند که فعالیت آنها سراسر ایران را پوشش میدهد و تنها به کنکور سراسری نیز محدود نمیشود.آنان دامنه فعالیت خود را از مهد و پیش دبستانی تا مقاطع فراتر از کنکور سراسری و تحصیلات تکمیلی گسترش دادهاند. در تبلیغات فریبنده خود نیز به گونهای القا میکنند که تنها راه خوشبختی ، از راه ادامه تحصیل در فلان رشته و دانشگاه میگذرد و اینان تضمینش میکنند. البته شرایط اسفناک و شکننده بازار کار ایران نیز در تثبیت این ذهنیت تاثیر بسزایی دارد هر چند شکاف طبقاتی و درآمدی بین دانشآموختگان رشته های مختلف تحصیلی که ناشی از سیاستگذاری های به غایت نادرست حاکمیت میباشد در این راستا نقش اصلی را ایفا میکند.
فعالیت برخی از این موسسات به حدی گسترده و فراگیر است که آوازه نامشان از آموزش و پرورش فراتر رفته است .بر اساس آمارهای مستند ، گردش مالی موسسات انتشاراتی (فقط در حیطه کنکور و نه سایر مقاطع آموزشی) با بودجه کل وزارت آموزش و پرورش برابری میکند. به طور کلی ، از میان این ۹۰ موسسه آموزشی انتشاراتی ، گردش مالی سالیانه ۱۰ موسسه بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده میشود. این در حالیست که بر طبق لایحه بودجه سال ۱۳۹۹ درآمد دولت از محل صادرات نفت ۴۵ هزار میلیارد تومان و بودجه کل وزارت آموزش و پرورش ۵۶ هزار میلیارد تعیین شده است.
موضوع قابل تامل آنجاست که این موسسات با چنین گردش مالی کلان و نجومی ، بر طبق قانون از پرداخت هر گونه مالیات معاف می باشند!!
طبق بند “ل” ماده ۱۳۹ اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم ، فعالیت های انتشاراتی ، مطبوعاتی ، فرهنگی و هنری از پرداخت مالیات معاف شدهاند. در این قانون فعالیت انتشاراتی، مجموعه فعالیتهای عرضهشده در فرآیند تولید فکری، فنی، پخش و فروش کتاب بهصورت مکتوب و الکترونیکی تعریفشده است. در این صورت همه ناشران کتاب از پرداخت مالیات معاف میشوند حتی ناشران کتابهای کنکور با چنان گردش مالی کلان که این روزها اکثر بیلبوردهای سطح شهر تهران و سایر شهرهای ایران و نیز تبلیغات صدا و سیما را به خود اختصاص دادهاند.
اما موضوع ، به ماهیت غیرعادلانه کنکور به لحاظ محتوا ، مشکل سهمیه های ناعادلانه ، فروش صندلیهای خالی و معافیت مالیاتی این موسسات محدود نمی شود. یکی از بزرگترین مشکلات سر راه دانش آموزان و داوطلبان کنکور که در واقع بزرگترین مانع بر سر راه حذف کنکور که تابوی بسیاری از دانشآموزان نخبه به علت فقدان بضاعت مالی در راستای یک رقابت سالم نیز شده است ، قدرت لابیگری مالکان سودجوی این موسسات در وزارت عریض و طویل آموزش و پرورش است و آنهم تغییر محتوای آموزشی کتب درسی به صورت سال به سال است. این ترفند شوم که ریشهای به جز سودجویی بیشتر نداشته و در راستای ارضای اشتهای سیری ناپذیر این مافیا صورت میگیرد فقط با هدف تجدید چاپ کتابهای این موسسات با موضوعات جدید صورت میگیرد تا مبادا کتابهای دست دوم که قبلا از سوی یک دانش آموز مورد استفاده قرار گرفته از سوی دانش آموزی که داوطلب کنکور سال بعد است قابل استفاده نباشد و در واقع دانش آموزان و داوطلبان جدید ، کتابی جدید و با رنگ و لعابی جدید را با قیمتی بالاتر خریداری نمایند.
اما مساله به اینجا ختم نمیشود. تمامی این موسسات ، از سهمیه کاغذ یارانهای برخوردارند. کاغذ را با یک چندم قیمت بازار از وزارت ارشاد دریافت کرده و از سوی دیگر کتاب را با نرخ روز کاغذ آزاد قیمت گذاری میکنند. حاصل این مراوده ناسالم ، چیزی نیست جز اینکه در وهله اول ناشران فاقد لابیگری را به راحتی از پای در آورده و سایر رقبا را از گردونه رقابت خارج میکنند. از طرف دیگر ، ناشران کتابهای معتبر علمی ، دانشگاهی ، فرهنگی و سایر کتب سودمند که در هر جای دنیا کتابهایشان را با نازلترین قیمت در اختیار شهروندان قرار میدهند در اثر کمبود کاغذ و گرانی آن ، عملا نابود میشوند.یک تحقیق چند ساعته از کتابفروشان و ناشران کتابهای غیرکنکوری ، موید این ادعاست.بخش دردناکتر این واقعیت تلخ ، زمانی هویدا میشود که به تیراژ پشت جلد کتابهای منتشر شده از سوی این مافیا نگاهی بیندازید تا ببینید تهیه این حجم از کاغذ هیچگاه میسر نخواهد شد مگر به قیمت نابودی جنگلهایی که میراث هزاران ساله طبیعت کشوری به وسعت ایرانند!
منابع :
۱.صفحه پانزدهم؛ شماره ۲۵۹۲؛ مورخ ۳/۷/۹۷ ؛ روزنامه فرهیختگان ؛ «گزارش فرهیختگان از اجماع گروههای سیاسی برای دریافت شهریه نجومی از دانشآموزان: جریانشناسی گرانترین مدارس تهران»
۲.دستورالعمل موضوع ماده ۱۲ آیین نامه اجرایی تبصره (۳) ماده ۱۳۹ اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۲۷/۱۱/۸۰ ؛ معافیت موضوع بند(ل) ماده ۱۳۹ اصلاحی قانون
۳.شماره ۶۸۷/۹۵۶۰۴ ؛ تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۸ ؛ لایحه بودجه سال ۱۳۹۹ ؛ سازمان برنامه و بودجه
۴.سامانه توزیع کاغذ و زینک کتاب ؛ تحت نظر کارگروه کاغذ و زینک ؛ معاونت امور فرهنگی ؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۵.کنکور سراسری ۱۳۹۹ ؛ سامانه کنکور سراسری ؛ سازمان سنجش آموزش کشور
نویسنده :✍هیرش کمانگر