اولتیماتوم مردم اصفهان به حکومت و تعیین ضرب العجل
بحران بیآبی و خشکسالی امروز در اصفهان و سایر استانهای کشور از جمله یزد، چهارمحال و بختیاری و خوزستان و حتی سیستان و بلوچستان نه تنها مشکلات بزرگ معیشتی برای ساکنان آن و بویژه کشاورزان بوجود آورده، بلکه تهدیدی بالقوه برای زیر بناهای تاریخی شهرهای متاثر از آن نیز خواهد بود. فرونشستهای متعدد زمین در سطوح استانها، خشک شدن رودخانهها و تالابهای حیاتی در جلگههای مرتفع مرکزی کشور که زمانی در کنار تنظیم اکوسیستم مناطق مرکزی، یکی از جاذبههای گردشگری نیز به حساب می آمدند از جمله آسیب های جدی محسوب می شوند.
سوءمدیریت و عدم تخصص سالاری در مواجهه با بحرانهایی از این قبیل که زنگ خطر آن را کارشناسان و نخبگان محیط زیست به کرات و در طول دهههای متمادی گذشته به صدا درآوردند، هربار به بن بست بیکفایتی و عدم مدیریت اصولی و اساسی در این خصوص برخورد نمود و نظام مذهبی ایران بنا بر ماهیت خود، بجای ارائه راهکارهای علمی، تنها راه حل این معضل بزرگ را به خواندن نماز باران در مواقع خشکسالی پیوند داد. حتی بیکفایتی و فقدان مسئولیتپذیری حکومت در راستای ذخیره سازی آب باران که گاها با تشدید آن سیلهای خسارت باری نیز رخ میدهد، این اجازه را به کارشناسان حوزه محیط زیست نمیدهد تا امیدوار به ورود به دوره ترسالی (خروج از دوره بی آبی) باشند.
اما امروز دیگر آستانه صبر و بردباری مردم اصفهان در مشاهده حسرت بار رودخانهای که روزگاری نماد زندگی و پویایی خود را در دل زندۀ زاینده رود جستجو میکردند، به پایان رسید و خود همچون سیلی خروشان به بستر خشک زنده رود گسیل شدند تا در حمایت از کشاورزان متحصن شعار “زایندهرود من کو؟” سر دهند. معترضان در اقدامی جسورانه جهت تحقق مطالبات خود تا روز پنج شنبه حجت را بر حکومت تمام کردند. اولتیماتومی که یقینا به دلیل عدم توانائی حکومت در برآورده کردن آن، باید تجمعات بزرگتری را در روزهای آتی به صحنه های اعتراضی بکشاند. اقتدار حضور گسترده و انبوه معترضان اصفهانی، مجالی به عرض اندام نیروهای خود فروخته و ایادی رژیم نداد تا مثل همیشه برهم زننده تجمعات مسالمتآمیز مردمی باشند، لذا آنها با استطاعات از رسانههای سمعی و بصری خود سعی در مصادره آن داشتند. مصادره ای که همراه با طولانیترین «هووووو» پشت نام مقصر اصلی، یعنی علی خامنه ای، پروندهاش پیچیده شد تا به همگان ثابت گردد که تجمعات به حق مردمی اکیدا قابل تاوانگیری نیستند.
از این روی حزب دمکرات ایران با تاکید مجدد بر اصول اولیه و اساسی خود که همانا استقرار دموکراسی بجای تئوکراسی و براندازی نظام جهل و جنایت جمهوری اسلامی در ایران است، حمایت قاطع خود را از جنبشهای اجتماعی و حقطلبانه مردم اصفهان اعلام میدارد و از تمام مردم غیور سایر استانها، بویژه استانهایی که در مشکل بیآبی همدرد با مردم اصفهان هستند، دعوت مینماید تا ضمن حمایت خود، با الگوبرداری از این قبیل جنبشهای اعتراضی، تجمعات گستردهای را در بستر خشک رودها و تالابهای استانهای خود برگزار کنند. بحران بیآبی در کنار هزاران بحران فزاینده دیگر محصول چهار دهه استبداد مذهبی در ایران است و در این بزنگاه حساس که کشور نیاز مبرم به همبستگی دارد، تجمعات اعتراضی حقطلبانه، فارغ از آنکه در هر استانی برگزار شوند، به هیچ عنوان نباید باعث اختلاف و دشمنی بین ساکنین شهرها و استانهای مختلف شوند و هر کدام دیگری را متهم به استملاک حقآبه خود نماید. مردم ما امروز باید به این واقعیت رسیده باشند که عامل اصلی بی آبی و تمام مشکلات و مصائب دیگر در کشور جمهوری اسلامی حاکم بر کشور است.
حزب دمکرات ایران به عنوان یکی از احزاب مرکزی و فعال در داخل و خارج از کشور تنها راه برون رفت از منجلاب جمهوری اسلامی را در استمرار جنبشهای اجتماعی، گسترش اعتراضات مردمی و در نهایت بروز قیام سراسری میداند تا نظام دیکتاتوری مذهبی ایران را برای همیشه در باتلاق خشک کردهاش فرو برد. اصفهان امروز میتواند تبریز دیروز باشد تا از دل آن انقلاب دیگری برآید.
پیروز باد جنبشهای حق طلبانه ایرانیان….
به امید استقرار آزادی و دموکراسی در ایران…..
هیئت تحریریه حزب دمکرات ایران
آبان ماه ۱۴۰۰